Thursday, 22 September 2011

پارادایم چگونه شکل می گیرد

پارادایم چگونه شکل می گیرد


گروهی از دانشمندان ۵ میمون را در قفسی قرار دادند. در وسط قفس یک نردبان و بالایِ نردبان موز گذاشتند.
هر زمان که میمونی بالایِ نردبان میرفت دانشمندان بر رویِ سایرِ میمون‌ها آب سرد می‌‌پاشیدند.
 پس از مدتی، هر وقت میمونی بالایِ نردبان میرفت سایرین او را کتک می‌‌زدند.
 پس از مدتی دیگر هیچ میمونی علی رغم وسواسه‌ای که داشت جرات بالا رفتن از نردبان را به خود نمی‌داد.
 دانشمندان تصمیم گرفتند که یکی‌ از میمون‌ها را جایگزین کنند.
اولین کاری که این میمون جدید انجام داد این بود که بالایِ نردبان برود که بلافاصله توسط سایرین موردِ ضرب و شتم قرار گرفت.
پس از چند بار کتک خوردن میمونِ جدید با این که نمیدانست چرا اما یاد گرفت که بالایِ نردبان نرود.
میمونِ دومی جایگزین کردند و همان اتفاق تکرار شد.
سومین میمون هم جایگزین شد و دوباره همان اتفاق ( کتک خوردن ) تکرار گردید.
به همین ترتیب چهارمین و پنجمین میمون نیز عوض شدند.
آان چه که باقی مانده بود گروهی متشکل از ۵ میمون بوده که با اینکه هیچ گاه آب سردی بر رویِ آنها پاشیده نشده بود، میمونی را که بالایِ نردبان میرفت را کتک میزدند.
اگر امکان داشت که از میمون‌ها بپرسند که چرا میمونی که بالایِ نردبان میرود را کتک میزنند شرط خواهیم بست که جواب آنها این بود:
" من نمیدانام، این اتفاقی است که اطرافمان می‌‌افتاد"
این جواب به نظر شما آشنا نمی‌‌آید؟
فرصت ارسالِ این را برایِ اطرافیانتان از دست ندهید چون ممکن است از خودشان بپرسند که چرا ما همیشه به کاری که انجام میدهیم ادامه داده علی رغم این که راه دیگری نیز وجود دارد.
تنها برایِ دو چیز نمی‌‌توان حدی تصور نمود؛ جهان و حماقت بشر، البته در خصوص موردِ اول زیاد مطمئن نیستم. آلبرت انیشتین

2 comments:

  1. دوست گرامی، اسم این آزمایش، شکل گیری پارادایم نیست، بلکه این آزمایش مربوط میشه به نظریه ی "ساخت اجتماعی واقعیت" از برگر و لاکمن.

    ReplyDelete
  2. الگوواره
    از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
    الگوواره (از یونانی: پارادیگما παράδειγμα paradeigma)، به انگلیسی پارادایم، سرمشق و الگوی مسلط و چارچوب فکری و فرهنگی است که مجموعه‌ای از الگوها و نظریه‌ها را برای یک گروه یا یک جامعه شکل داده‌اند. هر گروه یا جامعه، «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب الگوواره‌ای که به آن عادت کرده تحلیل و توصیف می‌کند.

    الگوواره‌هایی که از زمان‌های قدیم موجود بوده‌اند از طریق آموزش محیط به افراد، برای فرد به صورت چارچوب‌هایی «بدیهی» در می‌آیند.

    واژهٔ پارادایم (Paradigm) نخست در سده پانزدهم و به معنی «الگو و مدل» مورد استفاده قرار گرفت. از سال ۱۹۶۰ کلمه پارادایم به الگوی تفکر در هر رشته علمی یا دیگر متون شناخت‌شناختی گفته می‌شود.

    لغت‌نامه مریام-وبستر این واژه را چنین تعریف می‌کند: «یک چارچوب فلسفی و نظری از یک رشته یا مکتب علمی در کنار نظریه‌ها، قوانین، کلیات و تجربیات به دست آمده که قاعده‌مند شده‌اند». به طور کلی چارچوب نظری و فلسفی از هر نوع.

    بر اساس ایدهٔ توماس کوهن، پارادایم آن چیزی است که اعضای یک جامعه علمی با هم و هر کدام به تنهایی در آن سهیم هستند. مجموعه‌ای از مفروضات، مفاهیم، ارزش‌ها و تجربیات که روشی را برای مشاهدهٔ واقعیت جامعه‌ای که در آن سهیم هستند (به ویژه در رشته‌های روشنفکرانه) ارائه می‌کند. بر اساس ایدهٔ کوهن، پارادایم اصطلاح فراگیری است که همهٔ پذیرفته‌های کارگزاران یک رشته علمی را دربر می‌گیرد و چارچوبی را فراهم می‌سازد که دانشمندان برای حل مسائل علمی در آن محدوده استدلال کنند. کوهن معتقد است پارادایم یک علم تا مدت‌های مدید تغییر نمی‌کند و دانشمندان در چارچوب مفهومی آن سرگرم کار خویش هستند. اما دیر یا زود بحرانی پیش می‌آید که پارادایم را درهم می‌شکند و دگرش علمی به وجود می‌آید که پس از مدتی پارادایم جدیدی به وجود می‌آورد و دوره‌ای جدید از علم آغاز می‌شود.

    کوهن تئوری جاری را پارادایم نمی‌نامد، بلکه جهان‌بینی موجود را که آن نظریه در قالب آن شکل گرفته و همه کاربردهایی که از آن حاصل شده‌است را پارادایم می‌نامد.

    ReplyDelete