Tuesday, 17 December 2013
Thursday, 5 December 2013
Khalil Gibran on Children (The Prophet)
On Children
Kahlil Gibran
Your children are not your children.
They are the sons and daughters of Life's longing for itself.
They come through you but not from you,
And though they are with you yet they belong not to you.
You may give them your love but not your thoughts,
For they have their own thoughts.
You may house their bodies but not their souls,
For their souls dwell in the house of tomorrow,
which you cannot visit, not even in your dreams.
You may strive to be like them,
but seek not to make them like you.
For life goes not backward nor tarries with yesterday.
You are the bows from which your children
as living arrows are sent forth.
The archer sees the mark upon the path of the infinite,
and He bends you with His might
that His arrows may go swift and far.
Let your bending in the archer's hand be for gladness;
For even as He loves the arrow that flies,
so He loves also the bow that is stable.
Sunday, 1 December 2013
Sunday, 10 November 2013
Saturday, 7 September 2013
Tuesday, 3 September 2013
کسی که به این راحتی کثافت میخوره به همین راحتی هم آدم میکشه
کسی که به این راحتی کثافت میخوره به همین راحتی هم آدم میکشه
شخصی پیشِ شیخ میره میگه زنم هوس نوعی شیرینی کرده، شیخ هم یه دلمِ سیر براش میرینه میگه اینو ببر برا زنت بخوره، اون خرِ هم کثافت رو میبره برا زنش و همون دقیقه کثافت به شیرینی تبدیل میشه، نوشِ جون.
فکرشو بکن یکی میاد جلو دوربین یه همچین چیزایی رو میگه
فکرشو بکن یه عدّه گوسفند میشینن پایِ منبرِ چنین خری
حالا قرارِ بشینیم با این آدمها به طورِ منطقی صحبت کنیم
الانِ که ایرانیها صداشون در بیاد که اینها خرافاتِ و اسلام نابِ محمدی با این فرق میکنه
این آدمهایی که خودشون رو بالا تر و فهمیده تر از دیگران میدونند
حواسشون نیست که خودشون به الاغِ پرنده اعتقاد دارند
خوردنِ بولِ پیامبر رو شفا میدونن
خوردن شاش شتر را دوا میدونن
و این داستان سرِ دراز دارد
این هم صحنه دیدنیِ کثافت خوری برایِ کسانی که باور ندارند دین چه بلایی سرِ آدمها میآره
http://taranomeazadi.blogspot.co.uk/2013/09/blog-post_3.html
شخصی پیشِ شیخ میره میگه زنم هوس نوعی شیرینی کرده، شیخ هم یه دلمِ سیر براش میرینه میگه اینو ببر برا زنت بخوره، اون خرِ هم کثافت رو میبره برا زنش و همون دقیقه کثافت به شیرینی تبدیل میشه، نوشِ جون.
فکرشو بکن یکی میاد جلو دوربین یه همچین چیزایی رو میگه
فکرشو بکن یه عدّه گوسفند میشینن پایِ منبرِ چنین خری
حالا قرارِ بشینیم با این آدمها به طورِ منطقی صحبت کنیم
الانِ که ایرانیها صداشون در بیاد که اینها خرافاتِ و اسلام نابِ محمدی با این فرق میکنه
این آدمهایی که خودشون رو بالا تر و فهمیده تر از دیگران میدونند
حواسشون نیست که خودشون به الاغِ پرنده اعتقاد دارند
خوردنِ بولِ پیامبر رو شفا میدونن
خوردن شاش شتر را دوا میدونن
و این داستان سرِ دراز دارد
این هم صحنه دیدنیِ کثافت خوری برایِ کسانی که باور ندارند دین چه بلایی سرِ آدمها میآره
http://taranomeazadi.blogspot.co.uk/2013/09/blog-post_3.html
Saturday, 24 August 2013
Monday, 19 August 2013
اعتراف سازمانِ سیا در سرنگونی دولتِ مصدق
CIA Confirms Role in 1953 Iran Coup
Documents Provide New Details on Mosaddeq Overthrow and Its Aftermath
National Security Archive Calls for Release of Remaining Classified Record
National Security Archive Electronic Briefing Book No. 435
Posted – August 19, 2013
Edited by Malcolm Byrne
For more information contact:
Malcolm Byrne 202/994-7043 or mbyrne@gwu.edu
تأیید سازمان سیا در نقش داشتن در کودتای ۱۹۵۳
اسناد جزئیاتِ جدیدی از سرنگونی مصدق و حوادث پس از آن ارائه میدهند
واشنگتن دی سی، اگوست ۱۹, ۲۰۱۳- به مناسبتِ شصتمین سالگرد سرنگونیِ محمد مصدق، نخست وزیرِ ایران ، ارشیو امنیتِ ملی آمریکا، امروز اسناد از طبقه بندی خارج شدهِ جدیدی از نقش سازمانِ سیا در این عملیاتِ بحث بر انگیز افشا کرد
نقش آمریکا و انگلیس در سرنگونیِ دولتِ مصدق برایِ همگان معلوم بود، اما امروز برایِ اولین بار سازمانِ سیا با افشایِ اسنادِ رسمی تأیید کرد که در اجرایِ کودتا نقش داشته است
اطلات بیشتر و دقیقتر در لینکِ زیر
http://www2.gwu.edu/~nsarchiv/NSAEBB/NSAEBB435/
Thursday, 15 August 2013
همه در جستجویِ آنند که علی خلیفه بوده یا ابوبکر
همه در جستجویِ آنند که علی خلیفه بوده یا ابوبکر،
فدک حقٔ دختر پیغمبر میبوده یا نمی بوده، حسن با معاویه چرا آشتی کرده، حسین با یزید چرا به جنگ بر خواسته است.
فدک حقٔ دختر پیغمبر میبوده یا نمی بوده، حسن با معاویه چرا آشتی کرده، حسین با یزید چرا به جنگ بر خواسته است.
در سرزمینی به این باردهی میزیند و بهره مندی از آن نمیتوانند، و همه در پیِ آن جستارهای بیهوده میباشند.
احمدِ کسروی (۱۲۶۹-۱۳۲۴ خورشیدی)
Saturday, 10 August 2013
Tuesday, 6 August 2013
مستند مغزشویی مقدس
بسیار مهم : مستند مغزشویی مقدس به روز رسانی شده است ؛خواهشمندیم نسخه نهایی این فیلم را از پیوند زیر در یوتیوب مشاهده فرمایید یا آن را از پیوندهای زیر دانلود نمایید
Monday, 5 August 2013
شیرکو بی کسی
در برابرِ چشمهایِ ابر، باد را
در برابرِ باد، باران را
در برابر باران، خاک را
دزدیدند
و سرانجام در برابر همهِ چشم ها
دو چشم زنده را زنده به گور کردند
چشمهایی که دزدها را دیده بود
شیرکو بی کسی
Wednesday, 31 July 2013
OSHO: There Is No Future for Religion
دین هیچ آیندهای ندارد
تموم کنید زحمتِ رفتن به کنیسه، معبد، کلیسا را، زیرا آنها به اندازهِ کافی شما را مسخره کرده اند
تموم کنید سوال کردن از این آدمها
خاخام ها، راهب ها، کشیش ها
زیرا همهِ آن چیزی که آنها میدانند، داشتند میدادند به آن تسلی بخشها برایِ هزاران سال
و همهِ آن تسلی بخشها ثابت شده اند که ناتوانند
شما باید رو برگردونید از سیاستمداران از مردانِ مذهب به سویِ دانشمندان
همهِ بشر باید رویِ علم تمرکز داشته باشند اگه میخواهید از بدبختی خلاص شوید
و من مذهبِ خودم را علمِ روحِ درون مینامم
آن مذهب نیست
آن دقیقا علم هست
همانطور که علم در عالم عینی کارایی داره، این علم در عالم ذهنی کاربرد داره
به خاطر داشته باش، علم بیرونی میتونه کمکِ عظیمی در از بین بردنِ رنج و بدبختی تا حدودِ نود درصد داشته باشه
اما زمانیکه شما نود درصد از رنج و بدبختی را که فیزیکی و بیولوژیک هستند از بین میبرید
که علم میتونه خیلی آسون از بین ببره
سپس ده درصد از بدبختی برایِ اولین بار برایِ تو آشکار میشه
در حالِ حاضر آن در انبوهِ نود درصدیِ بدبختی گم شده
بعد از آن تو قادر به درکِ این میشوی که تمام آن بدبختی در مقایسه با این ده درصد چیزی نیستنند
این ده درصد عذابِ واقعی هستنند
و سپس میتونه تغییرِ شکل بده به حرکتِ درونی
میتونی بهش مدیتیشن بگی، آگاهی، هوشیاری
اما این ده درصد از بدبختی وزنِ عظیمی داره
آن نود درصد چیزی نیست
آن فقط گرسنگی هست، غذا یی که نیاز داری، سرپناه یی که نیاز داری، شغلی که نیاز داری
همهِ این چیزها میتونه توسط علم حل بشه
کشیش رو از زندگیت به طورِ کامل پاک کن
او دارایِ هیچ کارایی برایِ آینده نیست
او قبلاً به اندازه کافی فساد به بار آورده
تمرکز کن رویِ علم
و تو بلا فاصله میبینی که بعد جدیدی در مقابلِ تو پدید میاید، که از وجودِ آن آگاهی نداشتی
اما یه مردِ گرسنه چطور میتونه فکر کنه به این که آیا زندگی معنی و مقصودی داره یا نه؟
یه مردِ گرسنه نمیتونه فکر کنه که یک گًل زیبا هست یا نه
او گرسنه هست
تو نمیتونی در بارهِ موسیقی، شعر یا نقاشی با او صحبت کنی
آن برایش تحقیر آمیز خواهد بود
فقط توهین،یک توهینِ آشکار
اما زمانیکه این مشکلات از بین رفتنند، بعد از آن او برایِ اولین بار شروع خواهد کرد به جستجو در بارهِ سوالاتِ حقیقیِ وجودِ هستی
که فقط میتونه با علم ذهنی پاسخ داده بشه
پس آیندهای برایِ مذهب وجود نداره
آینده برایِ علوم عینی، برایِ مراوده با مسائلِ عینی و علومِ ذهنی برایِ مراوده با مسائلِ درونیِ شما وجود داره
یکی امور فیزیولوژی و بیولوژی شما را موردِ توجه قرار خواهد داد و آن دیگری امورِ روانشناسی و درونیترین لایهِ وجود
شما، روحِ شما را
ترجمه: اکبر پوراقأیی
Sunday, 28 July 2013
Wednesday, 24 July 2013
Thursday, 11 July 2013
Sunday, 7 July 2013
Saturday, 6 July 2013
Monday, 17 June 2013
دیگه فرقی نداره دنیامون تویِ دستِ کدوم دیوثه
تو شبیه برادرم هستی، یه برادر که وارثِ درده
یه برادر که مثل من عمری زیر ساطور زندهگی کرده
توسری خورده سرسری نشده، خونده از یه جهان بیبرده
یه برادر که با صداش شاید ورق روزگار برگرده
من همه راهو اشتباه رفتم، کی میگه رؤیا، دنیا میسازه؟
هر درختی یه روز تبر میشه، هر زن آبستن یه سربازه
تیغ توقیف رو رگِ واژهس، مهر ممنوع روی پروازه
راهِ رفتن همیشه بنبسته، راهِ برگشت تا ابد بازه
پس باید رو به شعر برگردم، بسه همدیگه رو نفهمیدن
بسه تو چارچوب جون کندن، بسه تو یه مدار چرخیدن
همیشه چاه رو نشون دادم به صداهایی که نمیدیدن
اونا که با ترانههام آخر روی پیستِ سقوط رقصیدن
حس سطل زباله رو دارم لب به لب از سرنگ و تهسیگار
حس یه یاکریم که فهمیده لونهشو ساخته روی چوبهی دار
من یه جوک توی مجلس ترحیم، من یه پروانهام توی رگبار
من یه زندانیام که عمرش رو مشت میکوبیده به تن دیوار
تلی از خوابهای مکروهم، تلی از بغضهای تعزیری
خسته از بورس بشکن و باسن، خوندنه از سر شکمسیری
توی عصری که حتا با عکسِ خودتم توی آینه درگیری
چهجوری میشه زندگی رو نوشت، وقتی لحظه به لحظه میمیری
وقتی که گاندیای امروزی کفش کلوینکلاین میپوشن
وقتی که میمونا دارن نفتِ گربهی آسیا رو میدوشن
وقتی که غولای مبارز هم بیقراره بلیطِ گوگوشن
خب دیگه عادیه که مطربها خودشونو به پول بفروشن
حالا که استخونای شاملو، زیر سنگِ شکسته میپوسه
حالا که آخرین چریک داره چکمهی دیکتاتور رو میبوسه
حالا که مرکز جهان امروز تختخوابِ یه نشمهی روسه
دیگه فرقی نداره دنیامون توی دستِ کدوم دیوثه
تو شبیه برادرم هستی، یه برادر که خوب میبینه
یه برادر که خوب میدونه، معنی گوله رو توی سینه
ما کتک خوردهی یه کابوسیم، تو زمانی که رؤیا ننگینه
تو زمانی که وزن این هستی، مثل وزن سکوت سنگینه
Wednesday, 12 June 2013
Tuesday, 11 June 2013
ریچارد داوکینز: اگر من خدا را ببینم
من فکر میکنم ما پیش از آنکه توسط مذهب جادو شویم، باید به گذشتهی آن نگاهی بیندازیم. درست مثل نگاهی که به گذشتهی هنر میاندازیم. اما من فکر نمیکنم مذهب هیچ چیز مفیدی برای آموزش به ما داشته باشد.
یکی از دلایل اصلی که مردم مذهبیاند این است که آنها مطمئنند که موجودات زنده طراحی شدند، درحالیکه داروین کاملاً این را رد کرده است. اگر شما هر کتابی دربارهی زیستشناسی فرگشتی بخوانید، عجیب به نظر میاد اگر باهاش موافق نباشید. شواهد کاملاً با فرگشت موافق هستند، هیچ شکی در آن وجود ندارد. این یک موضوع بحثبرانگیز نیست، تاریخچهاش کاملاً مشخص است. این موضوع به اندازه حقیقت چرخش زمین و دیگر سیارات به دور خورشید واضح است
اگر نظرسنجیها درست باشند، بیش از 40 درصد مردم آمریکا فکر میکنند که جهان کمتر از 10,000 سال عمر دارد و این رقم تکاندهنده نشاندهنده نادانی بسیار فجیعی است. به نظر خیلی قابل ستایش است که هر دو نظریه را تدریس و بحث کنیم. اما دو نظریه وجود ندارد، فقط یک نظریه در اطراف ما دیده میشود، تنها یک بازی در شهر علم وجود دارد. البته که خلقتگرایان واکنش منفی نشان خواهند داد؛ ولی کی به آنها اهمیت میدهد؟ آنها هیچ چیز نمیدانند.
فکر میکنم اولین بار پدرم بود که من را با داروین و فرگشت آشنا کرد. من آن راه پر پیچ و خم را شروع کردم و توسط آن به طرز فوقالعادهای پیش رفتم و بعد کاملاً ضد مذهب شدم. اولش من با چند پیشزمینه که خداباوری (وحدت وجود) بودند جلو رفتم. فکر کنم اول مسیحیت را ترک کردم و سرانجام اعتق اد به یک خالق طراح را کنار گذاشتم.
قبل از همه، این داروین بود که باعث شد شما بتوانید یک بیخدای کامل و روشنفکر باشید. بدون داروین نمیتوانستیم بیخدا باشیم، چون ما هیچ جواب خوبی برای اینکه چرا موجود زنده به نظر میاد طراحی شده باشند را نداشتیم. داروین بود که اثبات کرد.
دلایل دیگری هم برای مذهبی بودن هست، مثل دلایل اخلاقی، یا بعضی گاهاً احساس میکنند که با خدا، یا عیسی یا محمد، یا... یک رابطه شخصی دارند. این ادعاهای مذهبی به هیچ وجه نمیتوانند داروینیسم را تضعیف کنند و کاملاً غلط است اگر فکر کنیم علم باعث کاهش انسانیت میشود. یا اینکه علم دید انسان را نسبت به جهان و زندگی غمگین، سرد، پوچ و بیحاصل میکند. کاملاً برعکس، به نظر علم انسان را غنی و کامل میکند.
وقتی من بمیرم چه اتفاقی میافتد؟ اگر من بعد از مرگم "فرض محال" خدا را دیدم، از او خواهم پرسید: تو کدام یکی هستی؟ زئوسی؟ ثور هستی؟ بعل هستی؟ میترا هستی؟ یهوه هستی؟ تو کدام خدا هستی؟ و مرض داشتی که خودت را مخفی کردی و اینقدر از ما دور شدی؟
یکی از دلایل اصلی که مردم مذهبیاند این است که آنها مطمئنند که موجودات زنده طراحی شدند، درحالیکه داروین کاملاً این را رد کرده است. اگر شما هر کتابی دربارهی زیستشناسی فرگشتی بخوانید، عجیب به نظر میاد اگر باهاش موافق نباشید. شواهد کاملاً با فرگشت موافق هستند، هیچ شکی در آن وجود ندارد. این یک موضوع بحثبرانگیز نیست، تاریخچهاش کاملاً مشخص است. این موضوع به اندازه حقیقت چرخش زمین و دیگر سیارات به دور خورشید واضح است
اگر نظرسنجیها درست باشند، بیش از 40 درصد مردم آمریکا فکر میکنند که جهان کمتر از 10,000 سال عمر دارد و این رقم تکاندهنده نشاندهنده نادانی بسیار فجیعی است. به نظر خیلی قابل ستایش است که هر دو نظریه را تدریس و بحث کنیم. اما دو نظریه وجود ندارد، فقط یک نظریه در اطراف ما دیده میشود، تنها یک بازی در شهر علم وجود دارد. البته که خلقتگرایان واکنش منفی نشان خواهند داد؛ ولی کی به آنها اهمیت میدهد؟ آنها هیچ چیز نمیدانند.
فکر میکنم اولین بار پدرم بود که من را با داروین و فرگشت آشنا کرد. من آن راه پر پیچ و خم را شروع کردم و توسط آن به طرز فوقالعادهای پیش رفتم و بعد کاملاً ضد مذهب شدم. اولش من با چند پیشزمینه که خداباوری (وحدت وجود) بودند جلو رفتم. فکر کنم اول مسیحیت را ترک کردم و سرانجام اعتق اد به یک خالق طراح را کنار گذاشتم.
قبل از همه، این داروین بود که باعث شد شما بتوانید یک بیخدای کامل و روشنفکر باشید. بدون داروین نمیتوانستیم بیخدا باشیم، چون ما هیچ جواب خوبی برای اینکه چرا موجود زنده به نظر میاد طراحی شده باشند را نداشتیم. داروین بود که اثبات کرد.
دلایل دیگری هم برای مذهبی بودن هست، مثل دلایل اخلاقی، یا بعضی گاهاً احساس میکنند که با خدا، یا عیسی یا محمد، یا... یک رابطه شخصی دارند. این ادعاهای مذهبی به هیچ وجه نمیتوانند داروینیسم را تضعیف کنند و کاملاً غلط است اگر فکر کنیم علم باعث کاهش انسانیت میشود. یا اینکه علم دید انسان را نسبت به جهان و زندگی غمگین، سرد، پوچ و بیحاصل میکند. کاملاً برعکس، به نظر علم انسان را غنی و کامل میکند.
وقتی من بمیرم چه اتفاقی میافتد؟ اگر من بعد از مرگم "فرض محال" خدا را دیدم، از او خواهم پرسید: تو کدام یکی هستی؟ زئوسی؟ ثور هستی؟ بعل هستی؟ میترا هستی؟ یهوه هستی؟ تو کدام خدا هستی؟ و مرض داشتی که خودت را مخفی کردی و اینقدر از ما دور شدی؟
Monday, 10 June 2013
Sunday, 2 June 2013
حمله آتشین جیمز رندی به تقلبهای روانی
جیمز رندی، شکاک افسانهای، یه دُز کشنده داروهای همئوپاتی را سرصحنه یکجا میخورد، و سپس یک سخنرانی آتشین ۱۸دقیقهای درباره مجازات باورهای غیر منطقی ارائه میدهد. او طالعبینهای جهان را به چالش میگیرد: ثابت کنید که آنچه انجام میدهید واقعیست، سپس من به شما ۱میلیون دلار میدهم. (هنوز برندهای ندارد)
Monday, 27 May 2013
Saturday, 25 May 2013
Wednesday, 1 May 2013
Monday, 8 April 2013
Friday, 22 March 2013
Saturday, 16 March 2013
Saturday, 9 March 2013
Sunday, 17 February 2013
Thursday, 31 January 2013
Sunday, 27 January 2013
امامزادهها چگونه سه برابر شده اند؟
به گزارش افکار نیوز، بر اساس برخی آمار منتشر شده تعداد مقبره امامزادگان ایران در اوائل انقلاب اسلامی یک هزار و پانصد مقبره بوده و بنابر آمارهایِ رسمی تا سالِ جاری بالغ بر ده هزار و پانصد مقبره رسیده است و این بدان معناست که طی سی سال گذشته بطور میانگین، سالانه تعداد سیصد امامزاده در ایران فوت کرده اند! نکته در خور توجه اینجاست که بیش از پنج هزار تن از امامزادگان مدفون در ایران را به نام امام موسی کاظم نسبت میدهند.
Sunday, 20 January 2013
Saturday, 19 January 2013
Friday, 11 January 2013
Subscribe to:
Posts (Atom)