من فکر میکنم ما پیش از آنکه توسط مذهب جادو شویم، باید به گذشتهی آن نگاهی بیندازیم. درست مثل نگاهی که به گذشتهی هنر میاندازیم. اما من فکر نمیکنم مذهب هیچ چیز مفیدی برای آموزش به ما داشته باشد.
یکی از دلایل اصلی که مردم مذهبیاند این است که آنها مطمئنند که موجودات زنده طراحی شدند، درحالیکه داروین کاملاً این را رد کرده است. اگر شما هر کتابی دربارهی زیستشناسی فرگشتی بخوانید، عجیب به نظر میاد اگر باهاش موافق نباشید. شواهد کاملاً با فرگشت موافق هستند، هیچ شکی در آن وجود ندارد. این یک موضوع بحثبرانگیز نیست، تاریخچهاش کاملاً مشخص است. این موضوع به اندازه حقیقت چرخش زمین و دیگر سیارات به دور خورشید واضح است
اگر نظرسنجیها درست باشند، بیش از 40 درصد مردم آمریکا فکر میکنند که جهان کمتر از 10,000 سال عمر دارد و این رقم تکاندهنده نشاندهنده نادانی بسیار فجیعی است. به نظر خیلی قابل ستایش است که هر دو نظریه را تدریس و بحث کنیم. اما دو نظریه وجود ندارد، فقط یک نظریه در اطراف ما دیده میشود، تنها یک بازی در شهر علم وجود دارد. البته که خلقتگرایان واکنش منفی نشان خواهند داد؛ ولی کی به آنها اهمیت میدهد؟ آنها هیچ چیز نمیدانند.
فکر میکنم اولین بار پدرم بود که من را با داروین و فرگشت آشنا کرد. من آن راه پر پیچ و خم را شروع کردم و توسط آن به طرز فوقالعادهای پیش رفتم و بعد کاملاً ضد مذهب شدم. اولش من با چند پیشزمینه که خداباوری (وحدت وجود) بودند جلو رفتم. فکر کنم اول مسیحیت را ترک کردم و سرانجام اعتق اد به یک خالق طراح را کنار گذاشتم.
قبل از همه، این داروین بود که باعث شد شما بتوانید یک بیخدای کامل و روشنفکر باشید. بدون داروین نمیتوانستیم بیخدا باشیم، چون ما هیچ جواب خوبی برای اینکه چرا موجود زنده به نظر میاد طراحی شده باشند را نداشتیم. داروین بود که اثبات کرد.
دلایل دیگری هم برای مذهبی بودن هست، مثل دلایل اخلاقی، یا بعضی گاهاً احساس میکنند که با خدا، یا عیسی یا محمد، یا... یک رابطه شخصی دارند. این ادعاهای مذهبی به هیچ وجه نمیتوانند داروینیسم را تضعیف کنند و کاملاً غلط است اگر فکر کنیم علم باعث کاهش انسانیت میشود. یا اینکه علم دید انسان را نسبت به جهان و زندگی غمگین، سرد، پوچ و بیحاصل میکند. کاملاً برعکس، به نظر علم انسان را غنی و کامل میکند.
وقتی من بمیرم چه اتفاقی میافتد؟ اگر من بعد از مرگم "فرض محال" خدا را دیدم، از او خواهم پرسید: تو کدام یکی هستی؟ زئوسی؟ ثور هستی؟ بعل هستی؟ میترا هستی؟ یهوه هستی؟ تو کدام خدا هستی؟ و مرض داشتی که خودت را مخفی کردی و اینقدر از ما دور شدی؟
یکی از دلایل اصلی که مردم مذهبیاند این است که آنها مطمئنند که موجودات زنده طراحی شدند، درحالیکه داروین کاملاً این را رد کرده است. اگر شما هر کتابی دربارهی زیستشناسی فرگشتی بخوانید، عجیب به نظر میاد اگر باهاش موافق نباشید. شواهد کاملاً با فرگشت موافق هستند، هیچ شکی در آن وجود ندارد. این یک موضوع بحثبرانگیز نیست، تاریخچهاش کاملاً مشخص است. این موضوع به اندازه حقیقت چرخش زمین و دیگر سیارات به دور خورشید واضح است
اگر نظرسنجیها درست باشند، بیش از 40 درصد مردم آمریکا فکر میکنند که جهان کمتر از 10,000 سال عمر دارد و این رقم تکاندهنده نشاندهنده نادانی بسیار فجیعی است. به نظر خیلی قابل ستایش است که هر دو نظریه را تدریس و بحث کنیم. اما دو نظریه وجود ندارد، فقط یک نظریه در اطراف ما دیده میشود، تنها یک بازی در شهر علم وجود دارد. البته که خلقتگرایان واکنش منفی نشان خواهند داد؛ ولی کی به آنها اهمیت میدهد؟ آنها هیچ چیز نمیدانند.
فکر میکنم اولین بار پدرم بود که من را با داروین و فرگشت آشنا کرد. من آن راه پر پیچ و خم را شروع کردم و توسط آن به طرز فوقالعادهای پیش رفتم و بعد کاملاً ضد مذهب شدم. اولش من با چند پیشزمینه که خداباوری (وحدت وجود) بودند جلو رفتم. فکر کنم اول مسیحیت را ترک کردم و سرانجام اعتق اد به یک خالق طراح را کنار گذاشتم.
قبل از همه، این داروین بود که باعث شد شما بتوانید یک بیخدای کامل و روشنفکر باشید. بدون داروین نمیتوانستیم بیخدا باشیم، چون ما هیچ جواب خوبی برای اینکه چرا موجود زنده به نظر میاد طراحی شده باشند را نداشتیم. داروین بود که اثبات کرد.
دلایل دیگری هم برای مذهبی بودن هست، مثل دلایل اخلاقی، یا بعضی گاهاً احساس میکنند که با خدا، یا عیسی یا محمد، یا... یک رابطه شخصی دارند. این ادعاهای مذهبی به هیچ وجه نمیتوانند داروینیسم را تضعیف کنند و کاملاً غلط است اگر فکر کنیم علم باعث کاهش انسانیت میشود. یا اینکه علم دید انسان را نسبت به جهان و زندگی غمگین، سرد، پوچ و بیحاصل میکند. کاملاً برعکس، به نظر علم انسان را غنی و کامل میکند.
وقتی من بمیرم چه اتفاقی میافتد؟ اگر من بعد از مرگم "فرض محال" خدا را دیدم، از او خواهم پرسید: تو کدام یکی هستی؟ زئوسی؟ ثور هستی؟ بعل هستی؟ میترا هستی؟ یهوه هستی؟ تو کدام خدا هستی؟ و مرض داشتی که خودت را مخفی کردی و اینقدر از ما دور شدی؟
No comments:
Post a Comment