Sunday, 6 May 2012



کاریکاتور مانا نیستانی از نماینده اراک
مانا نیستانی
محمود شکرایه کاریکاتوریست اراکی به اتهام طراحی کاریکاتوری از نماینده اراک در مجلس، به تحمل ۲۵ ضربه شلاق محکوم شده است. نوشته و طرح مانا نیستانی را در این باره بخوانید و ببینید.
امروز خبردارشدم که محمود شکرایه کاریکاتوریست اراکی را به جرم ترسیم کاریکاتور نماینده اراک در مجلس شورای اسلامی محکوم به تحمل بیست و پنج ضربه شلاق کرده‌اند. در اینکه حکم شلاق و زدن آدم‌ها به هر جرم که باشد عملی وحشیانه و مذموم است شکی ندارم اما محکوم کردن کاریکاتوریست به ضربات شلاق آن هم به خاطر انجام دادن وظیفه‌اش که ترسیم چهره قدرتمدار و سیاستمدار باشد، دوچندان وحشیانه است و دور از تمدن.

حکومت ما همواره سعی داشته تا قدرت و سیاست را در هاله‌ای از تقدس بپیچد یا فی الواقع مخفی کند تا از گزند هر نقد و کنایه در امان بماند و مخالف را به جرم اهانت به مقدسات کیفر دهد. جالب اینکه این پوشش قداست روز به روز رشد می‌کند و تا ریز‌ترین سازوکارهای قدرت را دربرمی گیرد.

سی سال پیش روحانیت و رهبر سیاسی-مذهبی ایران خط قرمز اصلی بودند و کسی اجازه شکستن پوسته تقدسشان را نداشت پنج، شش سال پیش جسته گریخته می‌شنیدیم دوستان کاریکاتوریستی که جسارت کرده‌اند چهره احمدی نژاد- آن زمان نورچشمی ولایت- را کاریکاتور کنند مخفیانه احضار و بازخواست و «توجیه» شده‌اند. الان کار به جایی رسیده که باید حسرت دوران مرحوم گل آقا را بخوریم که لااقل روی جلد هر شماره دکتر حبیبی و یکی دو تن از معاونین رئیس جمهور و وزرا را قلقلکی می‌داد که تازه به نظر ما آن هم شل و نیمبند و سوپاپ اطمینان می‌آمد. الان کار به جایی رسیده که انوار تقدس، چهره نمایندگان مجلس را هم منور کرده- البته فقط برای کاریکاتوریست جماعت- و خاموش کردن دکمه چراغ قوه کذایی مستوجب شلاق برای کاریکاتوریست است.

کار ندارم که نماینده کذایی وابسته به کدام مسلک و حزب سیاسی است، تمایلات اصلاح طلبانه دارد یا راستی است یا هرچه، معتقدم که بی‌تفاوتی و خاموش ماندن در برابر چنین برخوردی از سمت و سوی هر سیاستمدار از هر جناح که باشد، آینده کاری کاریکاتور ایران را خراب‌تر از این وضع خراب که هست خواهد کرد.

من کاریکاتوریست چهره نیستم و قواعد این هنر را نمی‌دانم اساسا کمتر پیش آمده کسی را به چهره بکشم. به نظرم برای کشیدن کاریکاتور چهره یک نفر باید برای طرف و جایگاهش چنان ارزش و اهمیتی قایل بود که دست به قلم برد من کمتر چنین کسانی یافته‌ام.

در واقع گله شخصی من به محمود شکرایه این است که اساسا چرا برای فرد کذایی چنان اهمیتی قایل شده که لیاقت‌اش را نداشته است. با این حال تصمیم گرفته‌ام این بار، به جای درگیر‌ها و بر خلاف روش همیشگی کار‌هایم کاریکاتور چهره نماینده کذایی مجلس یعنی آقای لطفی را بکشم فقط به نشانه همدلی با همکارم و به اعتراض به این تقدس ساختگی که با این حکم برای یک مقام سیاسی قایل شده‌اند. از همه همکارانم می‌خواهم آن‌ها هم بی‌تفاوت نمانند.

نیازی به هو و جنجال و افتادن به دام بازی‌های سیاسی نیست. قلمشان را بردارند و‌‌ همان کار محمود شکرایه را انجام دهند: بدون هیچ توهین و تندروی کاریکاتوری از آقای نماینده اراک بکشند و در صفحات و وبلاگ‌‌هایشان منتشر کنند.

No comments:

Post a Comment