چطور میدانیم که مسیحیان در اشتباه هستند؟
اگر شما یک مسیحی هستید، شما در حالِ شروع یک سفرِ (کشف) جذاب هستید. در ده دقیقهِ آینده برایِ شما روشن خواهد
.شد که اعتقادِ شما به خدا توهمی بیش نیست
.مشکل اینه که توهمِ شما به همراهِ میلیونها مذهبیِ دیگه مثل شما، به نوع بشر آسیب میرساند
این مهم نیست که شما یک مسیحیِ متعصب، یا میانه رو یا یک مسیحی با اعتقادت سطحی هستید. توهمِ شما به ما آسیب
.میرساند
.هدفِ این فیلم کوتاه کمک به شماست تا با قرار دادنِ آئینهای شما را متوجه توهم تان بکند
.امید هست که این توانایی رو پیدا کنید که خودتان را از توهم نجات دهید وقتی توانستید ببینید چه بر سرِ شما آمده
.با هر شخصی که بیدار(درمان) میشه ما جهانِ بهتری برایِ زندگی خواهیم داشت
چطور ما میفهمیم که مسیحیان دچارِ توهم هستند؟
در این ویدئوِ کوتاه با قرار دادن و مقایسهِ مورمون ها، مسلمانها و مسیحیان
. آسانتر خواهد بود درکِ توهمِ مسیحیان
اجازه بدهید با مورمونها شروع کنیم
اجازه بدهید با مورمونها شروع کنیم
.یک داستان کوتاه میتونه به ما کمک کنه تا بفهمیم از چه نوع توهمی صحبت میکنیم
یک شب جو در اتاقش برایِ عبادت نشاسته بود، ناگهان اتاقش پر از نور شد، و یک فرشته ظاهر شد، و فرشته به جو گفت: فرشته به جو گفت در جای در نیویورک صفحههایی طلائی از کتابِ مقدس دفن شده و دو سنگ مخصوص در کنارشون که به تو کمک میکنه تا لوحها را ترجمه کنی، وقتی جو ترجمه لوحها را تمام کرد فرشته لوح حهارا گرفت و دیگر هیچ وقت دیده نشد. کتاب ترجمه شده از لوحها داستانهای شگفت انگیزی را بیان میکنه، داستان میگه که در شمال آمریکا یه گروهِ یهودی در دو هزار سال پیش زندگی میکردند که این مردم شهرِ بزرگی داشتند و جنگِ بزرگی که میلیونها سرباز در
.آن کشته شدند و عیسی برایِ دیدنِ این مردم میآید
این داستانِ شگفت انگیزی هست، اینطور نیست؟! و جو قسم میخورد که این کاملا حقیقت دارد. حالا یک سوال؟ آیا شما این داستان را باور میکنید؟
اگر شما یک انسانِ هوشمند و نرمالی باشید، این داستان را باور نخواهید کرد، البته که باور نمیکنید. اما چرا؟ چرا برای شما مبرهن هست که این یک داستانِ خیالی هست؟ اول از هر چیز، شما به دنبالِ مدارک و شواهد میگردید. دو هزار سالِ پیش در شمالِ آمریکا میلیونها یهودی وجود نداشتند که بخواهند شهر سازی کنند و جنگ به راه بندازند. شما از کجا این را میدانید؟ زیرا در آنجا هیچ مدرکی برایِ اثبات این وجود ندارد. در آنجا هیچ خرابهای از شهر وجود ندارد. هیچ آثاری از میدانِ جنگ که در آن میلیونها انسان جنگ کرده باشند و مرده باشند وجود ندارد. مثل روز روشنِ که کتاب داره دروغ
.میگه
:دوم، شما مقایسه کنید داستان جو را با افسانههایِ دیگر. این داستان صحبت میکنه در بارهِ
-فرشتهِ جادوئی -
-لوحهایِ طلائی جادوئی-
-سنگهای غیب گویِ جادویی-
- غیب شدن جادوئی لوحها-
.این چیزها همشون خیالی هستند
.همانطور که لوبیایِ سحر آمیز خیالی هست
.حالا در اینجا چیز جالبی هست
.میلیونها انسان در حقیقت داستان جو را باور کردند
این میلیونها انسان عضو کلیسایِ مرمون
.میلیونها انسان در حقیقت داستان جو را باور کردند
این میلیونها انسان عضو کلیسایِ مرمون
.هستند
.کتابِ مقدسِ آنها کتابِ مورمون(جو) است. کتابی که ظاهرا جو از لوحها ترجمه کرد
.کتابِ مقدسِ آنها کتابِ مورمون(جو) است. کتابی که ظاهرا جو از لوحها ترجمه کرد
می بینید، میلیونها انسان(پیروانِ مورمون) در داخلِ حبابِ توهمِ مورمون زندگی میکنند، و برایِ آنها این داستان کاملا و قطعا
.حقیقت دارد
در فرهنگ لغات معنی
de-lu-sion/
. آمده: یک باور غلطِ ثابت که در برابر برهان یا روبرو شدن با حقیقت مقاومت میکند
این معنی کاملا با مورمونها جور میاید، مورمونها دچارِ توهم هستند ما همه میتونیم با این موافق باشیم. اما اگر شما با یک مورمون ملاقات کنید و دربارهِ این داستان از او سوال کنید، او میتونه ساعتها در بارهِ این داستان با شما صحبت کنه. او هزاران دلیل داره. او میتونه به هر سوالِ شما پاسخ بده. این داستان برایِ یک مورمون کاملا و تماما حقیقت دأه.
وقتی مورمنها این داستان را درست میپندارن هم زمان دیگر انسانها که خارج از این حباب توهم هستند اشکالاتِ این
.مذهب را کاملا به سادگی میبینند و میفهمند
:حالا اجازه بدید توهم مسلمانها را ببینیم
داستان آغاز میگردد با نامِ شخصی به نامِ محمد، او نشاسته بود رویِ سجاده خودش، که نورِ شدیدی را میبینه همانطور که جو دیده بود. و همچنان فرشتهای که با او صحبت میکند، به نظر اشنا میاید، نه؟ فرشته با محمد صحبت میکند به مدتِ یازده سال، و بعد از آن روزی فرشته برایِ محمد یه اسب جادوئی میاورد، محمد سوارِ آسب میشود و به سمتِ بهشت میبرد، و بعد آسب محمد را به زمین باز میگرداند. هر چیزی را که فرشته به محمد گفته بود در کتابی به دقت نوشته شد و امروزه ما این کتاب را به نامِ قرآن میشناسیم.
حالا اینجا سوالی هست:
آیا شما این داستان را باور میکنید؟
آیا شما باور میکنید که فرشته قرآن را به محمد دیکته کرده؟
آیا شما باور میکنید که محمد سوارِ بر آسبِ جادویی شده و به بهشت رفته؟
البته که نه.
این دستان به اندازهِ داستانِ مورمونها تخیلی هست. حبابِ توهم مسلمانها دقیقا شبیه حبابِ تخیلی مورمونها هست.
برایِ مردمی که داخلِ این حباب توهم هستند این داستانِ خنده دار کاملا و تماما حقیقت هست. اما برایِ مردمی که از بیرونِ این حباب توهم نگاه میکنند، آنها به روشنی تخیلی بودنِ این دستان را میبینند، این بطورِ آشکارا مشخص هست که یه دستانِ تخیلی هست.
شما و من هردو میدونیم که اسب جادوییِ پرنده همانقدر تخیلی هست که گوزنهای پرندهِ بابا نوئل.
خوب حالا ما میتونیم بیائیم سراغ حبابِ توهمِ مسیحیان.
چطور ما میدونیم که مسیحیان دچارِ توهم هستند؟
برایِ اینکه دستانِ مسیحیان دقیقا مثلِ دستانِ مورمونها و مسلمانها هست. ما در داستان تخیلیِ مسیحیها این چیزها را داریم:
-(یک شبحِ جادوئی(که با مریم ملاقات میکند و مریم از او آبستن میشود-
-(یک پسرِ جادویی ( به نامِ مسیح-
-.یک ستارهِ جادوئی که مردم را به سمت مسیح راهنمایی میکند.-
- (و معجزاتِ جادوئی(که هیچ شاهد و مدرکی برایِ آن نیست-
-. مسیح میمیرد و بعد از سه روز به صورتِ جادوئی زنده میشود-
-.او برایِ عدهای از مردم ظاهر میشود برایِ اثبات زنده شدنِ مجددش-
-.و به طورِ جادوئی به بهشت میرود و دیگر هرگز دیده نشده است.-
تمامِ این داستانِ جادوئی با نبود مدارکِ قابلِ قبول آشکارا آن را همطراز با افسانه لوبیایِ سحرامیز میکند.
در اینجا چیزی هست که من امیدوارم تا به شما کمک کند تا بهتر متوجه بهسوید:
در دنیا چهار میلیون انسان وجود داره که به حباب توهمِ شما آنگونه که شما به حبابِ توهم مورمونها و مسلمانها نگاه میکنید، نظر دارند.
به بیانِ دیگر چهار میلیون انسان خارج از حلقهِ توهمِ مسیحیان وجود دارند که به طورِ آشکارا میتوانند تخیلی بودن دستانِ مسیحیان را تشخیص بدهند.
.حقیقت این است که داستان مسیحیان نیز یک افسانهِ تخیلی هست
اگر شما یک مسیحی هستید حالا باید قادر باشید تا ببینید که چه اتفاقی دارد میافتد. به عنوانِ یک مسیحی شما بطورِ کامل داستان مورمونها و مسلمان ها را رد میکنید. چرا؟ برایِ اینکه اینها افسانههایِ تخیلی هستند و هرکسی این را میداند
.شما به خوبی میدانید که همهِ ادیانِ دیگه توهم و افسانه هستند
.شما به خوبی میدانید که همهِ ادیانِ دیگه توهم و افسانه هستند
حالا به سادگی این را تشخیص میدهید که دینِ مسیحیان دقیقا مثل بقیه هست، تمامِ انسانههایِ داخل حلقهِ مسیحیت متوهّم
.هستند
.هستند
.مسیحیان متوهّم هستند
.هر انسانِ عاقلی این را تشخیص میدهد
در اینجا (دیاگرام حباب ها) یک موقیعتِ عاقلانه میبینید که انسانههایِ هوشمند در آن قرار دارند. با بیرون رفتن از تمامِ این حبابهایِ توهمی
.خودتان را از توهم نجات دهید
.خودتان را از توهم نجات دهید
چرا شما احتیاج دارید که توهم خود را دارمان کنید؟ برایِ اینکه تمامِ این توهمات به ما به عنوانِ نوع بشر آسیب میرساند. یک سیاره پر از انسانههایِ متوهّم جایِ امنی نیست. فقط نگاه کنید که چطور مسیحیت مسیرِ تفکرِ شما را
.منحرف میکند
.منحرف میکند
.مشکل یک: توهم مسیحیت شما را به طور ظالمانهای موهوم پرست میکند
شما قدرت اجابت دعا را باور میکنید حتا اگر دیده باشید که تمام مدارکِ علمی نشان میدهد که دعا تاثیری ندارد. باور
.تاثیرِ دعا کاملا موهوم است
.تاثیرِ دعا کاملا موهوم است
.مشکلِ دوم: توهم مسیحیت به طورِ اساسی زندگی انسانها را تنزل میدهد
.ما خیلی راحت سربازان را به میدانِ جنگ میفرستییم با این ایده که مردن خوب هست، زیرا که وقتی مردی میری به بهشت
در
.حقیقت بهشت تخیل محض هست. باورِ بهشت موهوم پرستی هست
در
.حقیقت بهشت تخیل محض هست. باورِ بهشت موهوم پرستی هست
مشکلِ سوم: توهم مسیحیت جایگزین میکنه تفکرِ ریشهای و اساسی را با افسانههایِ خطر ناک. به طورِ مثال، شصت درصد از انسانهایِ بالغ در امریکا باور دارند که مسیح باز خواهد گشت برایِ تخریب زمین. افسانهای مثلِ این به طورِ کلی فکرِ شما
.را در موردِ آینده نوع بشر منحرف میکند، و همچنین جریان حرکتِ علم را کند میکند
.را در موردِ آینده نوع بشر منحرف میکند، و همچنین جریان حرکتِ علم را کند میکند
و این لیست همچنان میتونه ادامه داشته باشه. توهم مسیحیت شما را مجبور میکنه که تفکر ریشهای و اساسی را رها
.کنید در بیشتر مواقع از زندگی
.کنید در بیشتر مواقع از زندگی
.غیر عاقلانه بودن شما به ما آسیب میرساند
هدفِ من اینجا این نیست که شما را به خاطرِ مذهبتان سرزنش کنم، اما میخواهم تا توهمِ شما اصلاح شود. راهِ حل مستقیم اینه که به سادگی تفکر کنید راجع به توهم خود و آن فرو خواهد ریخت مثل خانهای که با کارتهایِ بازی ساخته شده
.باشند
.باشند
.تفکر راهِ حل هست
اگر شما تفکرِ عمیق داشته باشید، توهم شما برایِ تان آشکار میشود، و شما میتوانید مسیر دارمان را پیش بگیریید. شما
:میتوانید سفر رهایی خود را همین حالا شروع کنید. بطورِ مثال از خود بپرسید
:میتوانید سفر رهایی خود را همین حالا شروع کنید. بطورِ مثال از خود بپرسید
چرا تمامِ مطالعاتِ علمی نشان میدهد که اجابتِ دعا غیر ممکن هست؟
چرا شما به عنوان یک انسانِ خردمند، به طورِ کامل مکانِ جادوئی به نامِ بهشت را باور دارید؟
چرا شما باور دارید که شخصی را خدا بنامیید که هیچ مدرکِ تجربی از آن نیست؟
.بطورِعاقلانه به به مذهبِ خود فکر کنید ، خواهید دید که چقدر توهمی هست
.با کمی اقبال، حباب توهم که شما را محاصره کرده خواهد ترکید، و شما میتونید به یک انسانِ نرمال و سالم تبدیل بشید
************************
بابتِ اشکالاتِ ترجمه پیشاپیش عذر خواهی میکنم، وقتی خواستم این ویدئو را پست کنم به این فکر افتادم که ترجمهای هر
چند مختصر بنویسم تا کسانی که به زبانِ انگلیسی آشنایی ندارند از کلیتِ محتوا آگاهی پیدا کنند، امیدوارم مفید واقع بشه.
"اگر بشر بتونه به طور قطع وجود خدا رو ثابت کنه اون خدا که دیگه خدا نیست!"
ReplyDeleteبه همین خاطره که بین کفر و ایمان به اندازه یک تار مو فاصله هست
چون اگر فرض کنیم خدایی باشه پس صد در صد باید با عدالت باشه و صد در صد باید محکمه ای و بهشت و جهنمی برای برای انسانها وجود داشته باشه. اگر محکمه ای نباشه پس وجود خدا هم بی معنی میشه
اگر هم فرض کنیم خدایی نباشه صد در صد بهشت و جهنمی نیست. در این صورت اخلاق و انسانیت عملا هویت خودشو از دست می ده و ظالم هیچ وقت به سزای عملش نمی رسه و مظلوم هم هیچوقت نمیتونه حق خودش رو باز پس بگیره. در نتیجه ظالم در این دنیا برندست و مظلوم بازنده. دقیقا مثل یک بازی که همیشه معلوم باشه برندش کیه.......در نتیجه نباید هیچوقت به هیچکس کمک کرد و زندگی خوش و راحت حتی به بهای آزار و اذیت دیگران لازمه این زندگی میشه
در این صورت فرق یک انسان با یک حیوان چیست؟!
چرا فکر میکنی اگه هویتِ خدا معلوم بشه دیگه ارزش و اعتبارِ خدایی نداره؟ چرا فکر میکنی خدا حتما باید یک چیزِ غیبی و نامرئی باشه؟
ReplyDeleteچرا فکر میکنی اگه خدا نباشه اخلاق و انسانیت هویت خودش رو از دست میده؟
چرا در کشورهایِ مذهبی ظلم و جنات و جنگ بیشتر از کشورهایِ غیر مذهبی هست؟
چه چیز جامعههای غیر مذهبی رو سرپا نگهداشته؟ چرا مردمش همدیگه رو مثلِ مسلمانها پاره نمیکنن؟
آیا خدا در کشورهایِ مذهبی در کارش موفق بوده؟
وجودِ خدا و مذهب تاثیر مثبت در جوامع مذهبی گذاشته یا منفی؟
میتونی یه کشور مذهبی موفق به عنوانِ نمونه نام ببری تا الگوی مناسبی برایِ جوامع دیگه باشه؟
به نظر میاد شما مطلب رو نخوندید. چون هنوز دچارِ توهم هستید. دچارِ این توهم که اخلاقیات از مذهب ریشه میگیره، این توهم که فکر میکنید مذهب تونستته تاثیرِ مثبتی رویِ جوامع بگذاره، نه عزیزِ من مذهب جز جنگ و فساد چیزِ دیگهای به بار نیاورده.
بد نیست یه نگاهی هم به این ویدئو بندازی:
http://taranomeazadi.blogspot.co.uk/2011/11/blog-post_18.html
اشتباهات ترجمه را بی خیال. تفکرات آغُلانه خود را بچسب
ReplyDelete